همه نمایشنامههای عزتالله مهرآوران در یک کتاب
تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۴۴۲۴
ایسنا/خوزستان کتاب «۲۸/۲/۱۸» مجموعه نمایشنامههای عزتالله مهرآوران است که هم شامل متون پیشتر منتشر شده او میشود و هم دربردارنده نمایشنامههای دیگری است که پیشتر هرگز چاپ و خوانده نشده بودند.
به گزارش ایسنا، کتاب حاضر ۱۴ نمایشنامه را دربرمیگیرد که از ابتدای دهه ۱۳۵۰ تا اواخر دهه ۱۳۹۰ نوشته شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«خطر مجسمه عبید جدی است»، «طومار حیرت به خط غبار» و «لال بهیگ» نمایشنامههایی هستند که عزتالله مهرآوران در دهه ۱۳۵۰ نوشته. نمایشنامه دیگر مجموعه پیشرو «غربت» است که در دهه ۱۳۶۰ نوشته شده و در دهه ۱۳۷۰ به روی صحنه رفته. «نفت و شقایق»، «این عروسک»، «کپر»، «من برای جنگ آرشه نمیکشم»، «من دوربین عکاسی» و «در گنبد صندلی» دیگر نمایشنامههای این مجموعه را تشکیل میدهند.
به نوشته کتابراه، «۲۸/۲/۱۸» مجموعه نمایشنامههای عزتالله مهرآوران یک سال پس از درگذشت نویسنده به انتشار رسید. در مقدمه کتاب اشاره شده که او علاقه زیادی داشت تا به عنوان نویسنده هم شناخته شود. این کتاب بخش مهمی از زندگی حرفهای او را دربردارد و قدرت قلم و نبوغ نویسندگیاش را نشان میدهد. این اثر را نشر آواژ چاپ کرده است.
عزتالله مهرآوران در سال ۱۳۲۸ در مسجدسلیمان متولد شد. او از جوانی وارد سینما شده و بازیگری را آغاز کرد. بیشتر شهرت مهرآوران به خاطر حضور در سریالهای تلویزیونی است. «وضعیت سفید»، «لیسانسهها» و «فوقلیسانسهها» از معروفترین آثار او هستند. مهرآوران در دهه ۱۳۷۰ در چندین فیلم سینمایی کمدی مثل «مرد عوضی» و «مومیایی ۳» هم بازی کرده اما نویسندگی یکی از علاقهمندیهای همیشگی او بوده و از دهه ۱۳۵۰ به شکل مستمر نمایشنامه نوشته است. برخی از متون او منتشر شده یا به روی صحنه اجرا شدهاند. «ابریشم بانو»، «لیکو» و «قصد» از جمله نمایشنامههای منتشر شده او هستند. عزتالله مهرآوران نشان درجه یک هنری را از وزارت ارشاد دریافت کرده بود. او در مهر سال ۱۴۰۰ در تهران درگذشت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها نمایشنامه عزت الله مهرآوران استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها استانی ورزشی استانی علمی و آموزشی زنجان منطقه اردبیل استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها عزت الله مهرآوران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۴۴۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاپ مجموعهداستانی درباره شهدای شاه چراغ و اغتشاشات ۱۴۰۱
به گزارش خبرگزاری مهر، مجموعهداستان «مرمرهای سرخ» نوشته سودابه حمزهای به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است. اینکتاب درباره شهدای حمله تروریستی به حرم شاهچراغ و شهدای اغتشاشات اخیر است.
داستان های این کتاب، داستان های فراخوان خون نگاشت درباره شهدای حرم شاهچراغ (ع) و شهدای اغتشاشات است که از آبان تا دی ماه ۱۴۰۱ توسط نویسنده انقلابی (بنا) با همکاری انتشارات کتاب جمکران برگزار شد و داستان های منتخب به صورت مجموعه داستان منتشر شد.
حمله تروریستی چهارم آبان ۱۴۰۱ فردی مسلح به زایران حرم مطهر شاهچراغ (ع) به شهادت ۱۳ نفر و مجروح شدن ۳۰ نفر از هموطنان منجر شد. این اقدام که مسوولیت آن را گروهک تکفیری داعش برعهده گرفت، موجی از محکومیت در سطح ملی و بینالمللی را در پی داشت.
جامعه اسلامی نمود حرکت ما به سمت تمدن نوین اسلامی است ولی از نظر دشمنان این جامعه اسلامی و مدنیت اسلامی نباید شکل بگیرد زیرا بعد از آن دولت سازی و سپس تمدن نوین اسلامی شکل میگیرد که واقعاً سلطه استکبار و استعمار غرب، آمریکا، صهیونیست و همه را در هم می شکند، بنابراین این اتفاقات اخیر رخ داد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
صدایش در ولوله جمعیت گم شد دستی از پشت سر روسریاش را کشید. موهایش در هوا پریشان شد خواست از میانشان بیرون بزند که پاره آجری به پیشانیاش خورد درد در تنش پیچید. سرش گیج رفت. به سمت برادرش نگاه کرد که به سویش میدوید. - دارید چیکار میکنید؟ خواهرمه نزنید نزنید لعنتیها! واسه چی خودسر کار میکنید؟ ولش کنید. گرمی خون را روی صورتش حس کرد. چشمهایش جایی را نمیدید. روی زمین افتاد خون آرام آرام از لای موهای پریشانش بر سنگفرش محوطه جاری شد وقتی برادرش او را روی دوش گرفت و به سمت خیابان دوید، صدای نفس نفس زدنش را میشنید.
این کتاب با ۱۱۰ صفحه و قیمت ۷۰ هزارتومان عرضه شده است.
کد خبر 6093337 فاطمه میرزا جعفری